واژه کعبه معنی زمین مرتفع و بلند را می دهد. خانه کعبه پیش از ظهور محمد و اسلام مرکز نگهداری بتهای گوناگون تازیهای عربستان بود. در خانه کعبه هر یک از گروههای بت پرست تازی برای خود خدای ویژه ای داشتند که به پرستش و ستایش آن می پرداختند. در خانه کعبه دست کم شمار سیصدوشصت بت وجود داشت و هر یک از گروههای گوناگون تازی می توانستند بت و یا خدای ویژه خود را به خانه کعبه بیاورند و به شماره بتهای موجود در آن بیفزایند.
دایره المعارف بریتانیا می نویسد: منبع اصلی درآمد طایفه قریش که محمد در میان آنها زاییده شد و رشد کرد جمع آوری پول از کاروانهای تجارتی بود که برای پرستش بتها و خدایان خود و بویژه بتهای موجود در خانه کعبه به مکه مسافرت می کردند.
دایره المعارف چیمبر می نویسد: محمد در میان یک جامعه بت پرست و مشرک زاییده شد و در همان جامعه نیز رشد کرد برای خود خدایی داشتند که بوسیله سنگ شناختگری می شد و مردم عربستان معمولا به زیارت خدایان یاد شده می رفتند. مهمترین مرکز پرستش خدایان در مکه بود. در این شهر سنگ بزرگ سیاهی در کعبه قرار داشت که تازیها آنرا ستایش و پرستش می کردند.
پس از اینکه محمد عنوان پیامبری الله را به خود بست تمام بتهای موجود در خانه کعبه را نابود کرد و الله خود را جانشین بتهای گوناگون تازیهای هم قومش نمود.
محمد در سال اول فرارش به مدینه بسیاری از روشهای معمول عبادات مذهبی یهودیان را برای اسلام گزینش و از جمله مقرر کرد که مسلمانان به سوی قبله مسجدالاقصی در اورشلیم نماز بگذارند. ولی هنگامی که نه تنها مخالفت یهودیان بلکه استهزا آنها را نسبت به خود و داستان پیامبری اش مشاهده کرد قبله مسلمانان را از مسجدالاقصی به کعبه تغییر داد و به همین مناسبت امروز مسلمانان بسوی قبله کعبه نماز می گذارند.
قران در پنج آیه از خانه کعبه نام برده است. از جمله آیه125بقره الله می گوید ما خانه کعبه را برای مردم یک پایگاه بزرگ پناهندگی زیارتگاه عمومی و محل امنی ساختیم و به ابراهیم و اسماعیل دستور اکید دادیم که پاکیزگی و تقدس آنرا برای زایرین تامین کنند. همچنین الله در آیه98توبه می گوید ما خانه کعبه را محل مقدسی ساختیم.
تاریخچه ایجاد خانه کعبه به درستی روشن نیست ولی بدون تردید می توان گفت که محل یاد شده چندین سده پیش از ظهور محمد و اسلام وجود داشته است. مسلمانان به پیروی از افسانه های مذهبی تورات(سفر تکوین در عهد عتیق فصلهای دهم و یازدهم آیه های25تا27)ابراهیم خلیل را بنا کننده خانه کعبه می دانند در حالیکه حقیقت وجود ابراهیم و همسران افسانه ای او از داستانهای خیالی و بیهوده فراتر نمی رود.
نویسندگان اسلامی می نویسند: خانه کعبه 2000سال پیش از آفرینش دنیا بوجود آمده است. احادیث اسلامی حکایت می کنند زمانی که آدم و حوا به سبب سیب خوردن در بهشت و نافرمانی از دستور الله از بهشت اخراج و به زمین رانده شدند هر یک آنها در بخشهای مختلف زمین فرود آمدند. آدم روی کوهی در جزیره سرندیب و یا سیلان و حوا در حواشی دریای سرخ در عربستان از آسمان فرود آمدند. مدت دویست سال انها منفرد و جدا از هم زندگی می کردند. پس از گذشت دویست سال جدایی و تحمل زندگی سخت و مشقت بار آدم و حوا از کرده خود پشیمان شدند و توبه کردند و از اینرو الله اجازه داد آنها به یکدیگر به پیوندند و بدین ترتیب آنها در کوه عرفات که در چندین کیلومتری شهر مکه قرار دارد به دیدار یکدیگر کامیاب شدند.
در زمانی که آدم به اوج فلاکت و بیچارگی افتاده بود هنگام توبه تقاضای بخشش از الله دستها و چشمهایش را به سوی آسمان متوجه و استغاثه کرد خانه ای شبیه خیمه ای که او در بهشت به نیایش آن می پرداخته و فرشتگان دور آن طواف می کردند در روی زمین بنا نهد و آنرا قبله انجام مراسم عباداتش قرار دهد. آدم برای بنا کردن ساختمان خانه کعبه از سنگ پنج کوه مشهور سینا، الجودی،هیره،اولیوت و لبنان استفاده به عمل آورد و ده هزار فرشته ناظر بنای خانه کعبه بودند. پس از پایان ساختمان خانه کعبه آدم آنرا قبله انجام عباداتش قرار داد و همانگونه که فرشتگان هفت مرتبه به دور خیمه ای در بهشت قرار داشت طواف می کردند او نیز هفت مرتبه به دور خانه یاد شده طواف می نمود.
پس از در گذشت آدم خانه یاد شده یا از بین رفت و یا اینکه به آسمان منتقل شد ولی خانه دیگری به همان شکل و در همان محل بوسیله ست فرزند آدم از سنگ ساخته شد. این خانه نیز بعدها بوسیله بارنهای سنگین نابود گردید.
گوستاولوبوون در کتاب تمدن اسلام و عرب ترجمعه فخر راعی در صفحه 41و42 می گوید سالها بعد الله به ابراهیم که در کنعان سکونت داشت فرمان داد به مکه برود و خانه کعبه را دوباره سازی کند. افسانه بخشی از زندگی ابراهیم حاکی است که یکی از همسران او بنام سارا که خواهر او نیز بوده مستخدمه خود بنام هاجر را به ابراهیم داد تا با وی ازدواج کند.ابراهیم با هاجر ازدواج کرد و در نتیجه این ازدواج اسماعیل بوجود آمد. ابراهیم برای اجرای فرمان الله و دوباره سازی خانه کعبه به اتفاق هاجر و فرزندش اسماعیل پس از مدت چهل روز مسافرت با شتر از کنعان به دره خشک عربستان و محلی که امروزه مکه نامیده می شود وارد شدند. در این لحظه هاجر و فرزندش اسماعیل هر دو از تشنگی به حال مرگ افتادند. هاجر در حالت آشفتگی بسیار برای اینکه جان بچه اش را نبیند از او دور شد و برای پیدا کردن آب هفت مرتبه از مروه به صفا و برعکس دوید. مرتبه هفتم که هاجر از شدت خستگی ناتوان شد و روی سنگی نشست فرشته ای بر او ظاهر شد و لطف و برکت الله را به او مژده داد.هاجر فرزندش اسماعیل را بغل کرد و مشاهده نمود که از محل پاشنه اسماعیل از زمین شنی چشمه ای فوران کرد.
این چشمه بر پایه افسانه های مذهبی همان چشمه زمزم است که در برابر حجرالاسود و یا سنگ سیاه قرار دارد و مدتها مرکز توقف کاروانها بود و تقدس آن بوسیله احفاد و فرزندان اسماعیل تا به امروز حفظ شده است.
هنگامی که ابراهیم و اسماعیل مشغول ساختن خانه کعبه بودند جبرئیل یکی از سنگهای قیمتی بهشت را در اختیار آنها گذاشت. این سنگ در هنگام اخراج آدم و حوا از بهشت با انها بروی زمین فرو افتاد و بعدها در لجن هایی که از طوفان نوح باقی مانده بود ناپدید شده بود تا اینکه جبرئیل آنرا دوباره یابی کرد و در اختیار ابراهیم گذاشت.
حدیثی که در اسلام پذیرش همگانی دارد آنست که سنگ یاد شده در اصل فرشته ای بود که الله به آن ماموریت می دهد و او بر اثر سهل انگاری به مجازات می رسد و تبدیل به سنگ می شود و به همران آدم و حوا به زمین فرو افتاد.
ابراهیم و اسماعیل سنگ یاد شده را با نهایت احترام از جبرئیل دریافت کردند و آنرا در گوشه ای از نمای خارجی دیوار خانه کعبه کار گذاشتند.
مشکات المصابح کتاب یازدهم فصل چهارم قسمت دوم ابن عباس از قول محمد روایت می کند که حجرالاسود در هنگام فرود از آسمان مانند شیر سفید بود و از سفیدی برق می زد ولی بر اثر بوسه هایی که افراد گناهکار به آن زدند بتدریج به سیاهی گرایید.. در روز آخرت حجرالاسود دوباره به شکل اولی خود یعنی فرشته ظاهر می شود.
مردم عربستان به خاطر کعبه و چاه زمزم مکه را شهری مقدس می دانند و همیشه مورد احترام بوده است و حتی چهار ماه از سال را به زیارت کعبه می روند و آنرا ماه حرام می نامند. در هنگام زیارت هفت بار دور کعبه می زنند و از آب چاه زمزم می نوشند و مراسم صفا و مروه را بجا می آورند و قربانی می کنند. و این ادامه دهنده راه بت پرستان تازی پیش از محمد و اسلام است.
پس از مرگ اسماعیل خانه کعبه به تصرف طایفه بنی جهرم درآمد و برای مدت هزار سال در اختیار آنها قرار گرفت. سپس طایفه بنی خزعه آنرا در اختیار می گیرد و برای مدت سیصد سال مالک آن می شود.
چون خانه کعبه پیوسته در معرض باران و سیل قرار داشت بتدریج نابود می شود تا اینکه قصی بن کلاب آنرا دوباره سازی می کند گفته شده خانه کعبه تا آن زمان بدون تاق بوده است و قصی بن کلاب برای اولین بار آنرا تاق می زند.
تاریخ نویسان عرب می نویسند عمر بن ابولحی نخستین کسی بود که بت هوبال را از شهر هیت مقدونیه به خانه کعبه آورد و بدین ترتیب رسم بت پرستی را وارد سرزمین عربستان کرد. و بتدریج هر طایفه ای برای خود بتی درست کرد و در خانه کعبه مورد پرستش قرار می داد.
طایفه بنی قسی نخستین طایفه ای بودند که در اطراف کعبه خانه ساختند و بعدها طایفه قریش جانشین طایفه بنی قسی شدند و نگهبانی از بتها را بر عهده گرفتند.اندکی بعد خانه کعبه دچار اتش سوزی شد و نابود شد و دوباره طایفه قریش آن را با چوب و سنگ با حجمی کمتر بنا کردند. در این زمان که با دوره نوجوانی محمد همراه بود خانه کعبه دارای 6ستون و بت هوبال در آن بود. الازارقی مس نویسد شکل مریم مقدس و فرزند شیرخوارش عیس مسیح در یکی از ستونهای خانه کعبه که به در خانه نزدیکتر بود مجسمه سازی شده بود.
در زمانی که عبدالمطلب فرزند هاشم جد پدری محمد سرایداری خانه کعبه را برعهده داشت تاق بسیار کوچک بود و طایفه قریش تصمیم گرفت آنرا خراب و دوباره سازی کند. و هر یک از بزرگان قریش می خواستند حجرالاسود را نصب کنند که به تفاهم نمی رسیدند و به نزاع پرداختند و از اینرو تصمیم گرفتند هر کسی زودتر از درب کعبه به داخل بیاید آن نفر افتخار نصب این سنگ را بر عهده بگبرد که محمد اولین کسی بود که وارد شد و او حکم کرد که سنگ را به داخل پارچه ای بیاندازند و نفری یک قسمت از پارچه را بگیرند و انرا بلند کنند و در جای خود بگذارند.
نکته بسیار جالب اینست که محمد در آغاز پیامبری خود به خانه کعبه توجه مثبتی نشان نمی داد و از همین رو حتی اورشلیم را قبله مسلمین قرار داده بود. این نشان میداد چون در ان زمان در خانه کعبه بت وجود داشت و مرکز خرافه بود محمد نمی خواست با کعبه خود را خراب کند و بعدها یهودی ها از محمد و پیامبری اش ایراد می گرفتند و حتی ساز مخالفت می زدند و به مبارزه پرداختند محمد از روی ناچاری خانه کعبه را خانه الله خود انتخاب نمود.
یکی دیگر از دلایلی که محمد در آغاز به اورشلیم بیش از خانه کعبه توجه داشت آیه اول بنی اسرائیل درباره سفر رویایی محمد به آسمان است. مفهوم این آیه اینست: منزه است اللهی که بنده خود را یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که پیرامون آنرا پر نعمت ساخت سیر داد تا آیات خود را به او بنمایاند.به درستی که الله شنوا و بیناست.
به گونه ای که مشهاده می شود در آیه بالا الله از اورشلیم به عنوان مکانی سخن می گوید که به آن برکت داده و از آن مکان می خواهد معجزه هایش را برای پیامبر دروغینش آشکار سازد. مفهوم این آیه و همچنین اقدام محمد در تعیین اورشلیم به عنوان قبله مسلمانان در آغاز نبوتش نشان می دهد که خانه کعبه بدنام تر از آن بوده است که محمد آنرا قبله مسلمانان تعیین کند و به آن برچسب خانه الله بزند. ولی زمانی که محمد از یک سو با این نتیجه رسید که یهودیها بهیچوجه با او سر سازگاری ندارند و از دگر سو پایه های قدرتش را در مدینه استوار کرد. انوقت توجهش را از اورشلیم یعنی قبله یهودیها به خانه کعبه تغییر داد و بر پایه معمول زبان الله در دهان محمد به حرکت در آمد و آیه های142تا149بقره نازل شد و لزوم تغییر قبله را از اورشلیم به خانه کعبه با دلیلهلی ترفندانه ضروری برشمرد.
دایره المعارف بریتانیا می نویسد: منبع اصلی درآمد طایفه قریش که محمد در میان آنها زاییده شد و رشد کرد جمع آوری پول از کاروانهای تجارتی بود که برای پرستش بتها و خدایان خود و بویژه بتهای موجود در خانه کعبه به مکه مسافرت می کردند.
دایره المعارف چیمبر می نویسد: محمد در میان یک جامعه بت پرست و مشرک زاییده شد و در همان جامعه نیز رشد کرد برای خود خدایی داشتند که بوسیله سنگ شناختگری می شد و مردم عربستان معمولا به زیارت خدایان یاد شده می رفتند. مهمترین مرکز پرستش خدایان در مکه بود. در این شهر سنگ بزرگ سیاهی در کعبه قرار داشت که تازیها آنرا ستایش و پرستش می کردند.
پس از اینکه محمد عنوان پیامبری الله را به خود بست تمام بتهای موجود در خانه کعبه را نابود کرد و الله خود را جانشین بتهای گوناگون تازیهای هم قومش نمود.
محمد در سال اول فرارش به مدینه بسیاری از روشهای معمول عبادات مذهبی یهودیان را برای اسلام گزینش و از جمله مقرر کرد که مسلمانان به سوی قبله مسجدالاقصی در اورشلیم نماز بگذارند. ولی هنگامی که نه تنها مخالفت یهودیان بلکه استهزا آنها را نسبت به خود و داستان پیامبری اش مشاهده کرد قبله مسلمانان را از مسجدالاقصی به کعبه تغییر داد و به همین مناسبت امروز مسلمانان بسوی قبله کعبه نماز می گذارند.
قران در پنج آیه از خانه کعبه نام برده است. از جمله آیه125بقره الله می گوید ما خانه کعبه را برای مردم یک پایگاه بزرگ پناهندگی زیارتگاه عمومی و محل امنی ساختیم و به ابراهیم و اسماعیل دستور اکید دادیم که پاکیزگی و تقدس آنرا برای زایرین تامین کنند. همچنین الله در آیه98توبه می گوید ما خانه کعبه را محل مقدسی ساختیم.
تاریخچه ایجاد خانه کعبه به درستی روشن نیست ولی بدون تردید می توان گفت که محل یاد شده چندین سده پیش از ظهور محمد و اسلام وجود داشته است. مسلمانان به پیروی از افسانه های مذهبی تورات(سفر تکوین در عهد عتیق فصلهای دهم و یازدهم آیه های25تا27)ابراهیم خلیل را بنا کننده خانه کعبه می دانند در حالیکه حقیقت وجود ابراهیم و همسران افسانه ای او از داستانهای خیالی و بیهوده فراتر نمی رود.
نویسندگان اسلامی می نویسند: خانه کعبه 2000سال پیش از آفرینش دنیا بوجود آمده است. احادیث اسلامی حکایت می کنند زمانی که آدم و حوا به سبب سیب خوردن در بهشت و نافرمانی از دستور الله از بهشت اخراج و به زمین رانده شدند هر یک آنها در بخشهای مختلف زمین فرود آمدند. آدم روی کوهی در جزیره سرندیب و یا سیلان و حوا در حواشی دریای سرخ در عربستان از آسمان فرود آمدند. مدت دویست سال انها منفرد و جدا از هم زندگی می کردند. پس از گذشت دویست سال جدایی و تحمل زندگی سخت و مشقت بار آدم و حوا از کرده خود پشیمان شدند و توبه کردند و از اینرو الله اجازه داد آنها به یکدیگر به پیوندند و بدین ترتیب آنها در کوه عرفات که در چندین کیلومتری شهر مکه قرار دارد به دیدار یکدیگر کامیاب شدند.
در زمانی که آدم به اوج فلاکت و بیچارگی افتاده بود هنگام توبه تقاضای بخشش از الله دستها و چشمهایش را به سوی آسمان متوجه و استغاثه کرد خانه ای شبیه خیمه ای که او در بهشت به نیایش آن می پرداخته و فرشتگان دور آن طواف می کردند در روی زمین بنا نهد و آنرا قبله انجام مراسم عباداتش قرار دهد. آدم برای بنا کردن ساختمان خانه کعبه از سنگ پنج کوه مشهور سینا، الجودی،هیره،اولیوت و لبنان استفاده به عمل آورد و ده هزار فرشته ناظر بنای خانه کعبه بودند. پس از پایان ساختمان خانه کعبه آدم آنرا قبله انجام عباداتش قرار داد و همانگونه که فرشتگان هفت مرتبه به دور خیمه ای در بهشت قرار داشت طواف می کردند او نیز هفت مرتبه به دور خانه یاد شده طواف می نمود.
پس از در گذشت آدم خانه یاد شده یا از بین رفت و یا اینکه به آسمان منتقل شد ولی خانه دیگری به همان شکل و در همان محل بوسیله ست فرزند آدم از سنگ ساخته شد. این خانه نیز بعدها بوسیله بارنهای سنگین نابود گردید.
گوستاولوبوون در کتاب تمدن اسلام و عرب ترجمعه فخر راعی در صفحه 41و42 می گوید سالها بعد الله به ابراهیم که در کنعان سکونت داشت فرمان داد به مکه برود و خانه کعبه را دوباره سازی کند. افسانه بخشی از زندگی ابراهیم حاکی است که یکی از همسران او بنام سارا که خواهر او نیز بوده مستخدمه خود بنام هاجر را به ابراهیم داد تا با وی ازدواج کند.ابراهیم با هاجر ازدواج کرد و در نتیجه این ازدواج اسماعیل بوجود آمد. ابراهیم برای اجرای فرمان الله و دوباره سازی خانه کعبه به اتفاق هاجر و فرزندش اسماعیل پس از مدت چهل روز مسافرت با شتر از کنعان به دره خشک عربستان و محلی که امروزه مکه نامیده می شود وارد شدند. در این لحظه هاجر و فرزندش اسماعیل هر دو از تشنگی به حال مرگ افتادند. هاجر در حالت آشفتگی بسیار برای اینکه جان بچه اش را نبیند از او دور شد و برای پیدا کردن آب هفت مرتبه از مروه به صفا و برعکس دوید. مرتبه هفتم که هاجر از شدت خستگی ناتوان شد و روی سنگی نشست فرشته ای بر او ظاهر شد و لطف و برکت الله را به او مژده داد.هاجر فرزندش اسماعیل را بغل کرد و مشاهده نمود که از محل پاشنه اسماعیل از زمین شنی چشمه ای فوران کرد.
این چشمه بر پایه افسانه های مذهبی همان چشمه زمزم است که در برابر حجرالاسود و یا سنگ سیاه قرار دارد و مدتها مرکز توقف کاروانها بود و تقدس آن بوسیله احفاد و فرزندان اسماعیل تا به امروز حفظ شده است.
هنگامی که ابراهیم و اسماعیل مشغول ساختن خانه کعبه بودند جبرئیل یکی از سنگهای قیمتی بهشت را در اختیار آنها گذاشت. این سنگ در هنگام اخراج آدم و حوا از بهشت با انها بروی زمین فرو افتاد و بعدها در لجن هایی که از طوفان نوح باقی مانده بود ناپدید شده بود تا اینکه جبرئیل آنرا دوباره یابی کرد و در اختیار ابراهیم گذاشت.
حدیثی که در اسلام پذیرش همگانی دارد آنست که سنگ یاد شده در اصل فرشته ای بود که الله به آن ماموریت می دهد و او بر اثر سهل انگاری به مجازات می رسد و تبدیل به سنگ می شود و به همران آدم و حوا به زمین فرو افتاد.
ابراهیم و اسماعیل سنگ یاد شده را با نهایت احترام از جبرئیل دریافت کردند و آنرا در گوشه ای از نمای خارجی دیوار خانه کعبه کار گذاشتند.
مشکات المصابح کتاب یازدهم فصل چهارم قسمت دوم ابن عباس از قول محمد روایت می کند که حجرالاسود در هنگام فرود از آسمان مانند شیر سفید بود و از سفیدی برق می زد ولی بر اثر بوسه هایی که افراد گناهکار به آن زدند بتدریج به سیاهی گرایید.. در روز آخرت حجرالاسود دوباره به شکل اولی خود یعنی فرشته ظاهر می شود.
مردم عربستان به خاطر کعبه و چاه زمزم مکه را شهری مقدس می دانند و همیشه مورد احترام بوده است و حتی چهار ماه از سال را به زیارت کعبه می روند و آنرا ماه حرام می نامند. در هنگام زیارت هفت بار دور کعبه می زنند و از آب چاه زمزم می نوشند و مراسم صفا و مروه را بجا می آورند و قربانی می کنند. و این ادامه دهنده راه بت پرستان تازی پیش از محمد و اسلام است.
پس از مرگ اسماعیل خانه کعبه به تصرف طایفه بنی جهرم درآمد و برای مدت هزار سال در اختیار آنها قرار گرفت. سپس طایفه بنی خزعه آنرا در اختیار می گیرد و برای مدت سیصد سال مالک آن می شود.
چون خانه کعبه پیوسته در معرض باران و سیل قرار داشت بتدریج نابود می شود تا اینکه قصی بن کلاب آنرا دوباره سازی می کند گفته شده خانه کعبه تا آن زمان بدون تاق بوده است و قصی بن کلاب برای اولین بار آنرا تاق می زند.
تاریخ نویسان عرب می نویسند عمر بن ابولحی نخستین کسی بود که بت هوبال را از شهر هیت مقدونیه به خانه کعبه آورد و بدین ترتیب رسم بت پرستی را وارد سرزمین عربستان کرد. و بتدریج هر طایفه ای برای خود بتی درست کرد و در خانه کعبه مورد پرستش قرار می داد.
طایفه بنی قسی نخستین طایفه ای بودند که در اطراف کعبه خانه ساختند و بعدها طایفه قریش جانشین طایفه بنی قسی شدند و نگهبانی از بتها را بر عهده گرفتند.اندکی بعد خانه کعبه دچار اتش سوزی شد و نابود شد و دوباره طایفه قریش آن را با چوب و سنگ با حجمی کمتر بنا کردند. در این زمان که با دوره نوجوانی محمد همراه بود خانه کعبه دارای 6ستون و بت هوبال در آن بود. الازارقی مس نویسد شکل مریم مقدس و فرزند شیرخوارش عیس مسیح در یکی از ستونهای خانه کعبه که به در خانه نزدیکتر بود مجسمه سازی شده بود.
در زمانی که عبدالمطلب فرزند هاشم جد پدری محمد سرایداری خانه کعبه را برعهده داشت تاق بسیار کوچک بود و طایفه قریش تصمیم گرفت آنرا خراب و دوباره سازی کند. و هر یک از بزرگان قریش می خواستند حجرالاسود را نصب کنند که به تفاهم نمی رسیدند و به نزاع پرداختند و از اینرو تصمیم گرفتند هر کسی زودتر از درب کعبه به داخل بیاید آن نفر افتخار نصب این سنگ را بر عهده بگبرد که محمد اولین کسی بود که وارد شد و او حکم کرد که سنگ را به داخل پارچه ای بیاندازند و نفری یک قسمت از پارچه را بگیرند و انرا بلند کنند و در جای خود بگذارند.
نکته بسیار جالب اینست که محمد در آغاز پیامبری خود به خانه کعبه توجه مثبتی نشان نمی داد و از همین رو حتی اورشلیم را قبله مسلمین قرار داده بود. این نشان میداد چون در ان زمان در خانه کعبه بت وجود داشت و مرکز خرافه بود محمد نمی خواست با کعبه خود را خراب کند و بعدها یهودی ها از محمد و پیامبری اش ایراد می گرفتند و حتی ساز مخالفت می زدند و به مبارزه پرداختند محمد از روی ناچاری خانه کعبه را خانه الله خود انتخاب نمود.
یکی دیگر از دلایلی که محمد در آغاز به اورشلیم بیش از خانه کعبه توجه داشت آیه اول بنی اسرائیل درباره سفر رویایی محمد به آسمان است. مفهوم این آیه اینست: منزه است اللهی که بنده خود را یک شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که پیرامون آنرا پر نعمت ساخت سیر داد تا آیات خود را به او بنمایاند.به درستی که الله شنوا و بیناست.
به گونه ای که مشهاده می شود در آیه بالا الله از اورشلیم به عنوان مکانی سخن می گوید که به آن برکت داده و از آن مکان می خواهد معجزه هایش را برای پیامبر دروغینش آشکار سازد. مفهوم این آیه و همچنین اقدام محمد در تعیین اورشلیم به عنوان قبله مسلمانان در آغاز نبوتش نشان می دهد که خانه کعبه بدنام تر از آن بوده است که محمد آنرا قبله مسلمانان تعیین کند و به آن برچسب خانه الله بزند. ولی زمانی که محمد از یک سو با این نتیجه رسید که یهودیها بهیچوجه با او سر سازگاری ندارند و از دگر سو پایه های قدرتش را در مدینه استوار کرد. انوقت توجهش را از اورشلیم یعنی قبله یهودیها به خانه کعبه تغییر داد و بر پایه معمول زبان الله در دهان محمد به حرکت در آمد و آیه های142تا149بقره نازل شد و لزوم تغییر قبله را از اورشلیم به خانه کعبه با دلیلهلی ترفندانه ضروری برشمرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر