الله دارای تمام مشخصات جسمی انسانی بوده جسم او دارای تمام اعضای بدن افراد بشر است و حتی دارای فرج نیز می باشد.هاشم معروف الحسنی در کتاب تشیع و تصوف ترجمه سید محمد صادق عارف(مشهد بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی 1369)صفحه26 می گوید الله آنقدر می خندد کهدندانهای آسیایش نمودار می شود و در پاهای او یک جفت نعلین است که از طلا ساخته شده است.
آنچه که در این بحث بسیار آموزنده و شورانگیز نیاز به توضیح بیشتر دادر فرج الله است. آیا منظور نویسندگان و فقهای دانشمند کتابهای یاد شده از اینکه الله دارای فرج می باشد چه بوده است؟
نویسنده این کتاب برای آگاهی از مفهوم لغوی واقعی واژه فرج به چندین فرهنگ لغت مراجعه نمود.
در فرهنگ فارسی دکتر محمد معین جلد دوم انتشارات امیر کبیر در تهران صفحه 2510 می نویسد واژه فرج به معنی سوراخ شکاف عورت زن آلت تناسلی خارجی زن که در جلوی مهبل واقع است شرمگاه معنی می دهد.
در فرهنگ فارسی حسن عمید انتشارات جاویدان در تهران 1353 صفحه 863 فرج را چنین معنی کرده است سوراخ شکاف سوراخ پس یا پیش آدمی عورت زن شرمگاه.
فرهنگ علی اکبر دهخدا چاپ تهران چاپخانه مجلس 1325خورشیدی در صفحه125جلد37بدین شرح معنی کرده است فرج در لغت پیش آدمی را نامند و نزد فقها اعم از پیش و پس آدمی باشد و بیرجندی گفته است که مراد به فرج در آداب غسل پیش و پس زن و مرد است هرچند در لغت اختصاص به پیش یافته است.(از کشاف اصطلاحات الفنون)اندام شرم جای(منتهی الارب) عورت انسان و بر پیش و پس اطلاق می شود.
فرهنگ لغت مشهوذ و معتبر عربی المنجدالابجدی(لبنان،بیروت:دارالمشرق،1086)صفحه756نیز واژه فرج را پس و پیش انسان مرد و زن معنی کرده است.
حال آیا یک مسلمان مومن برای شکل و اعضای وجود اللهی که در شبانه روز دهها بار نام او را در نماز و دعا بر زبان می آورد چه پنداری باید در قلب و مغز داشته باشد؟ در حالیکه تمام فرهنگ های لغت واژه فرج را سوراخ پس و پیش آدمی دانسته اند، آیا الله شکل مذکر این سوراخ را در پیش دارد و یا وجه مونث آنرا و یا هر دوی آنرا؟
فرض مذکر بودن الله شاید منطقی تر از دو فرض دیگر به نظر آید زیرا به گونه ای که می دانیم در احکام کتاب قرآن و اصول اسلام، مرد ارباب سالار بوده و حقوق و اختیارات او بمراتب بیشتر از زن می باشد و براستی زن در اسلام نیمه انسان بشمار رفته است. و از سوی دیگر فقهای دانشمند اسلامی معتقدند که چهره الله به جوانی مردگونه و یا مرد سالخورده ای با موی سپید و سیاه شباهت دارد. از اینرو شاید به آسانی بتوان پذیرش کرد که الله مذکر است و به همین دلیل در آیه های کتاب قرآن و اصول مذهبی اسلامی زن نسبت به مرد یک موجود دونمایه بشمار رفته و از هر لحاظ تابع قرار داده شده است.
به فرض دوم اگر به آن قسمت از توضیح دهخدا که می نویسد فرج در لغت اختصاص به پیش یافته است توجه کرده و نیز نوشتارهای اینهمه دانشمندان بلندمرتبه فقه اسلامی را به مونث بودن الله تعبیر و تفسیر کنیم این کشف نوین به زنان مسلمان عالم امکان خواهیم داد که بر ضد مردان شورش و انقلاب کرده و حقوق از دست رفته 1400ساله خود را دادخواهی و زنده کنند.
و اما اگر فرض سوم را محقق دانسته و الله را دو جنسی و یا به قول روانشناسان هرمافرودیت بشمار آوریم آنوقت تمام صفات 99گانه ناهمگونی که محمد به این هیولای شگفت آور نسبت داده مصداق ئاقعی پیدا می کند. زیرا روانشناسان خصیصه دوجنسی بودن را ریشه و منشا بسیاری از ناراحتی های روانی می دانند که نماد آنها را به روشنی در نود و نه نام و یا صفت الله را می توان مشاهده کرد.
آنچه که در این بحث بسیار آموزنده و شورانگیز نیاز به توضیح بیشتر دادر فرج الله است. آیا منظور نویسندگان و فقهای دانشمند کتابهای یاد شده از اینکه الله دارای فرج می باشد چه بوده است؟
نویسنده این کتاب برای آگاهی از مفهوم لغوی واقعی واژه فرج به چندین فرهنگ لغت مراجعه نمود.
در فرهنگ فارسی دکتر محمد معین جلد دوم انتشارات امیر کبیر در تهران صفحه 2510 می نویسد واژه فرج به معنی سوراخ شکاف عورت زن آلت تناسلی خارجی زن که در جلوی مهبل واقع است شرمگاه معنی می دهد.
در فرهنگ فارسی حسن عمید انتشارات جاویدان در تهران 1353 صفحه 863 فرج را چنین معنی کرده است سوراخ شکاف سوراخ پس یا پیش آدمی عورت زن شرمگاه.
فرهنگ علی اکبر دهخدا چاپ تهران چاپخانه مجلس 1325خورشیدی در صفحه125جلد37بدین شرح معنی کرده است فرج در لغت پیش آدمی را نامند و نزد فقها اعم از پیش و پس آدمی باشد و بیرجندی گفته است که مراد به فرج در آداب غسل پیش و پس زن و مرد است هرچند در لغت اختصاص به پیش یافته است.(از کشاف اصطلاحات الفنون)اندام شرم جای(منتهی الارب) عورت انسان و بر پیش و پس اطلاق می شود.
فرهنگ لغت مشهوذ و معتبر عربی المنجدالابجدی(لبنان،بیروت:دارالمشرق،1086)صفحه756نیز واژه فرج را پس و پیش انسان مرد و زن معنی کرده است.
حال آیا یک مسلمان مومن برای شکل و اعضای وجود اللهی که در شبانه روز دهها بار نام او را در نماز و دعا بر زبان می آورد چه پنداری باید در قلب و مغز داشته باشد؟ در حالیکه تمام فرهنگ های لغت واژه فرج را سوراخ پس و پیش آدمی دانسته اند، آیا الله شکل مذکر این سوراخ را در پیش دارد و یا وجه مونث آنرا و یا هر دوی آنرا؟
فرض مذکر بودن الله شاید منطقی تر از دو فرض دیگر به نظر آید زیرا به گونه ای که می دانیم در احکام کتاب قرآن و اصول اسلام، مرد ارباب سالار بوده و حقوق و اختیارات او بمراتب بیشتر از زن می باشد و براستی زن در اسلام نیمه انسان بشمار رفته است. و از سوی دیگر فقهای دانشمند اسلامی معتقدند که چهره الله به جوانی مردگونه و یا مرد سالخورده ای با موی سپید و سیاه شباهت دارد. از اینرو شاید به آسانی بتوان پذیرش کرد که الله مذکر است و به همین دلیل در آیه های کتاب قرآن و اصول مذهبی اسلامی زن نسبت به مرد یک موجود دونمایه بشمار رفته و از هر لحاظ تابع قرار داده شده است.
به فرض دوم اگر به آن قسمت از توضیح دهخدا که می نویسد فرج در لغت اختصاص به پیش یافته است توجه کرده و نیز نوشتارهای اینهمه دانشمندان بلندمرتبه فقه اسلامی را به مونث بودن الله تعبیر و تفسیر کنیم این کشف نوین به زنان مسلمان عالم امکان خواهیم داد که بر ضد مردان شورش و انقلاب کرده و حقوق از دست رفته 1400ساله خود را دادخواهی و زنده کنند.
و اما اگر فرض سوم را محقق دانسته و الله را دو جنسی و یا به قول روانشناسان هرمافرودیت بشمار آوریم آنوقت تمام صفات 99گانه ناهمگونی که محمد به این هیولای شگفت آور نسبت داده مصداق ئاقعی پیدا می کند. زیرا روانشناسان خصیصه دوجنسی بودن را ریشه و منشا بسیاری از ناراحتی های روانی می دانند که نماد آنها را به روشنی در نود و نه نام و یا صفت الله را می توان مشاهده کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر