هنگامی که عرب در موج جهانگشایی خود به ایران حمله آورد ۱۴قرن از تاریخ مدون ایران می گذشت امروز نیز۱۴قرن بر دوران اسلامی شده ایران می گذرد.
در کارنامه تاریخ این دوکفه ما قبل اسلامی و اسلامی در سطح هم تراز یکدیگر قرار دارند که براین آسانتر می توان سودها و زیانهای آن را در ترازوی سنجش قرار داد تا از دست داده ها و بدست آمده ها را سنجید.
ایران در هر دو زمینه مادی و معنوی بازنده بوده است یعنی آنچه را که داشته از دست داده و آنچه را که نداشته نیاورده است.
ایرانی را که عرب در سالهای ۱۴تا۳۶ هجری تحویل گرفت یکی از چهار امپراتوری صدر نشین زمان بود با اعتبار سیاسی و رونق اقتصادی و شکوه فرهنگی /و ایرانی که همین عرب در قرن سوم هجری اجبارا تحویل صاحبان آن داد نه هویت ایرانی داشت نه اعتبار سیاسی و نه رونق اقتصادی یا شکوه فرهنگی.
در ۱۴۰۰ ساله نخست تنها چهار سلسله پادشاهی که جملگی ایرانی بودند بر سرزمین ایران سلطنت کردند در ۱۴۰۰ ساله دوم ۳۵ سلسله که تنها ۷ تای آن ایرانی و ۲۸ تای دیگر مغول و ترک و تاتار و ترکمن و افغان بودند در دوره پیش از اسلام تنها یک هجوم موفق بیگانه به ایران صورت گرفت و در دوره حاکمیت اسلام بیش از سی بار از شرق و غرب و شمال و جنوب به ایران حمله آورده شد که تقریبا همه آنها موفق بودند.
در ۱۴۰۰ ساله نخستین تقریبا هرگز خون ایرانی به توسط ایرانی ریخته نشد ولی در دوره ورود اسلام خون ایرانی توسط ایرانی ریخته شد و چشم ایرانی توسط ایرانی درآورده شد.
فروش دختران به کنیزی از برکات اسلام بود که در گذشته ها زنان و دختران در سرفرازی و سروری زندگی می کردند و پس از اسلام آنها را در بازار مدینه فروختند و آنان را سبایا و اسرا خوانند و همه این کارها را در سایه شمشیر و تازیانه انجام دادند و هرگونه اعتراضی را باحد و رجم و قتل و حرق جواب گفتند.
اندک اندک محراب ها و مناره ها جای آتشکده ها را گرفت سرودهای خسروانی با بانک تکبیر و طنین صدای موذن عوض شد ترانه های طرب انگیز باربد و نکیسا به زنگ شتر تبدیل گردید.
در کتاب دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب میخوانیم :نبردی که ایرانیان در این دو قرن با مهاجمان عرب کردند همه در تاریکی خشمنبود در روشنی دانش و خرد نیز این نبرد ادامه داشت. برخی از همان اول با آیین مسلمانی به مخالفت برخاستند برخی که در ظاهر خود را مسلمان می خواندند در نهان از عرب و آیین او بشدت بیزار بودند که هر روز به بهانه ای قیام می کردند و شورش به پا می شد که عرب را با دینی که آورده از ایران برانند.
و این نبرد را نسلی که انقلاب کرد بایستی تا جایی که اسلام از ایران برافتد ادامه بدهد.
در کارنامه تاریخ این دوکفه ما قبل اسلامی و اسلامی در سطح هم تراز یکدیگر قرار دارند که براین آسانتر می توان سودها و زیانهای آن را در ترازوی سنجش قرار داد تا از دست داده ها و بدست آمده ها را سنجید.
ایران در هر دو زمینه مادی و معنوی بازنده بوده است یعنی آنچه را که داشته از دست داده و آنچه را که نداشته نیاورده است.
ایرانی را که عرب در سالهای ۱۴تا۳۶ هجری تحویل گرفت یکی از چهار امپراتوری صدر نشین زمان بود با اعتبار سیاسی و رونق اقتصادی و شکوه فرهنگی /و ایرانی که همین عرب در قرن سوم هجری اجبارا تحویل صاحبان آن داد نه هویت ایرانی داشت نه اعتبار سیاسی و نه رونق اقتصادی یا شکوه فرهنگی.
در ۱۴۰۰ ساله نخست تنها چهار سلسله پادشاهی که جملگی ایرانی بودند بر سرزمین ایران سلطنت کردند در ۱۴۰۰ ساله دوم ۳۵ سلسله که تنها ۷ تای آن ایرانی و ۲۸ تای دیگر مغول و ترک و تاتار و ترکمن و افغان بودند در دوره پیش از اسلام تنها یک هجوم موفق بیگانه به ایران صورت گرفت و در دوره حاکمیت اسلام بیش از سی بار از شرق و غرب و شمال و جنوب به ایران حمله آورده شد که تقریبا همه آنها موفق بودند.
در ۱۴۰۰ ساله نخستین تقریبا هرگز خون ایرانی به توسط ایرانی ریخته نشد ولی در دوره ورود اسلام خون ایرانی توسط ایرانی ریخته شد و چشم ایرانی توسط ایرانی درآورده شد.
فروش دختران به کنیزی از برکات اسلام بود که در گذشته ها زنان و دختران در سرفرازی و سروری زندگی می کردند و پس از اسلام آنها را در بازار مدینه فروختند و آنان را سبایا و اسرا خوانند و همه این کارها را در سایه شمشیر و تازیانه انجام دادند و هرگونه اعتراضی را باحد و رجم و قتل و حرق جواب گفتند.
اندک اندک محراب ها و مناره ها جای آتشکده ها را گرفت سرودهای خسروانی با بانک تکبیر و طنین صدای موذن عوض شد ترانه های طرب انگیز باربد و نکیسا به زنگ شتر تبدیل گردید.
در کتاب دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب میخوانیم :نبردی که ایرانیان در این دو قرن با مهاجمان عرب کردند همه در تاریکی خشمنبود در روشنی دانش و خرد نیز این نبرد ادامه داشت. برخی از همان اول با آیین مسلمانی به مخالفت برخاستند برخی که در ظاهر خود را مسلمان می خواندند در نهان از عرب و آیین او بشدت بیزار بودند که هر روز به بهانه ای قیام می کردند و شورش به پا می شد که عرب را با دینی که آورده از ایران برانند.
و این نبرد را نسلی که انقلاب کرد بایستی تا جایی که اسلام از ایران برافتد ادامه بدهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر