یکی دیگر از اصولی که در زمان جاهلیت مرسوم بوده و بدون تغییر وارد اصول و احکام قرآن شده مقررات برده داری است. پیش از ظهور محمد و اسلام برده داری بین تازیان معمول بود و نه تنها قرآن این رسم نا انسانی را از بین نبرد بلکه آنرا در زمره اصول مذهبی تایید نیز نمود. بسیاری از اصول قرآن درباره اصول برده داری دارا بودن برده و غلام و حقوق مالک نسبت به برده سخن رانده و بحث کرده اند.مفهوم برده داری از نظر علوم اجتماعی انست که الله در آفرینش افراد انسان تفاوت قائل شده و برخی از افراد را بالاتر و بعضی دیگر را ناتوان تر آفریده و این خصوصیات نابرابر تا پایان عمر شناختگر ارزشهای افراد بشر در جامعه انسانی است. در کتاب قرآن آیات زیادی وجود دارند که آشکارا این رسم ستمگرانه را تایید می کنند آیه32زخرف می گوید: الله در تقسیم معاش بعضی از بندگانش را بر برخی دیگر برتری داده و از اینرو گروه مرفه تر می توانند افراد گروه دیگر را به خدمت خود درآورند.آیه 74نحل با کمال شگفتی و پلید سرشتی می گوید: آنهایی که دارای برده هستند اگر نعمت هایی را که الله به آنها داده با برده ها تقسیم کنند نعمت الله را انکار کرده اند. آیه های 77و78نحل نیز از برتری برده دار نسبت به برده سخن می گوید.آیه6مومنون و آیه30معارج رابطه جنسی مرد با کنیز را از شمار روابط جنسی نامشروح خارج می سازد.بدین ترتیب قرآن اصول برده داری زمان جاهلیت و پیش از ظهور اسلام را به رسمیت شناخت و نه تنها اصول این رسم ناانسانی و خلاف حقوق بشری را نادیده گرفت بلکه با اصول و مقرراتی که برای برده داری وارد قرآن کرد این روش ستمگرانه را جزء اصول و احکام قرآن و مبانی استوار جامعه اسلامی بشمار آورد.برده و برده داری در اسلام آنچنان با اصول و مقررات ازدواج ارث و میراث و سایر اصول درآمیخته است که بنظر می رسد الغاء برده داری تمام سازمان مذهبی اسلام را زیر تاثیر قرار دهد.قرآن می گوید تمام برده های مذکر و مونثی که در جنگ غنیمت گرفته می شوند مال و متاع قانونی مالک خود خواهند بود. مالک برده های مونث بدون توجه به اینکه آیا آنها ازدواج کرده و یا مجرد هستند حق دارد انانرا مانند اموال خویش تصاحب و تصرف کند.(آیه 31نسا40قصص49مومنون77نحل27رم33نور و غیره ذر اسلام نه تنها خرید و فروش برده مجاز می باشد بلکه یکی از مباحث مهم فقه اسلامی را تشکیل می دهد.در حالیکه می گویند دین اسلام آیین برابری و برادری است ولی محمد در سخنان خویش بارها برده داری را در جامعه اسلامی به رسمیت شناخته و آنرا مورد تایید قرار داده ئ به برده ها هشدار می دهد که اگر از خدمت ارباب بگریزند و یا حتی قصد گریز داشته باشند الله از گناهانشان نخواهند گذشت . برای مثال در نهج الفصاحه محمد(ابوالقاسم پاینده تهران انتشارات جاویدان2535) صفحه 11 می خوانیم که وی می گوید: نماز دو کس از سرشان بالاتر نخواهد رفت یکی برده ای که نزد اربابش فرار کرده باشد مگر اینکه نزد او بازگردد...........و در همان کتاب صفحه251می خوانیم نماز سه کس پذیرفته نیست و الله کار نیکشان را به آسمان نمی برد یکی بنده فراری مگر اینکه نزد صاحبش بازگردد........ و در همان کتاب صفحه249می خوانیم از سه کس سخن مگوی مردی که از جماعت دوری گرفته و از پیشوای خود نافرمانی کرده و در نافرمانی مرده باشد و کنیز و یا بنده ای که از ارباب خود گریخته و در حال فرار مرده باشد.......در کتاب احمد امین،عباس خلیلی،پرتو اسلام(تهران انتشارات اقبال1337)جلد اول صفحه 119 نوشته شده است که از علی روایت شده که گروهی از بردگان در جنگ حدیبیه پیش از قرار داد صلح از اربابها و مالکین خود جدا شدند ولی محمد از عمل آنها ناراحت و خشمگین شد و برده ها را نگاه داشت.امام ابوحامدغزالی می گوید ازدواج یک نوع برده داری است زیرا زن با ازدواج به شکل برده شوهر خود در می آید و وظیفه دارد از هر لحاظ مطیع و فرمانبردار شوهر خود باشد بجز در مواردی که بوسیله اسلام منع شده است.در آیه34 نسا کتک زده زن بوسیله شوهر در قرآن مجاز شمرده شده و شرایط کتک زدن بوسیله اصول و مقررات مذهبی تعیین گردیده است.
۳/۰۵/۱۳۸۸
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر