ناحیه حیره(دولت وابسته به ایران)شاهراهی بود که نه فقط فرهنگ پارسی بلکه فرهنگ و عقاید ملل دیگر نیز از آنجا می گذشت. بازرگانان ایرانی در حیره، یمن و عربستان آنقدر زیاد بودند که به هنگام ظهور محمد، زبان پارسی در این نواحی رواج داشته است که بر خلاف گفته قران که قران عربی خالص است در آن تعداد 30کلمه پارسی در آن پیدا می شود: واقعه 18-19( ابریق=آبریز)، هود84و حجر74و فیل4(سنجیل=سنگ گل)، آل عمران37-39(محراب=مهراب).
گویا مزدک در میان اقوام و طوایف عربستان پیروانی داشته و به نظر می رسد که در زمان قباد ساسانی مزدکیان در نواحی عربستان نقش داشته اند زیرا که آکل المرا (که به مزدکیان نزدیک بود) از طرف قباد سالها به حکومت ناحیه حیره منصوب شده بود. به گفته کتاب آفرینش و تاریخ، نوشته مقدسی، جلد سوم صفحه145-175 و کتاب تاریخ پیامبران و پادشاهان، نوشته حمزه اصفهانی، صفحه 109، آکل المرا به مزدکیانی که از تعقیب و سرکوب انوشیروان گریخته بودند پناه داد و همین امر باعث عزل وی از حکومت حیره در زمان انوشیروان گردید.
بنابراین می توان گفت که حضور این مزدکیان در نواحی عربستان افکار و عقاید مردم این منطقه را تحت تاثیر قرار داده بود و گویا در یمن که به عربستان خوشبخت معروف بود و نیز در نواحی حجاز راجع به نهضت مساوات طلبانه مزدک صحبت میشده است. به قولی جزیره العرب پناهگاه ایرانیان گردید و ایرانیان در سرنوشت جزیره العرب به نقش بندی نشستند. در کتاب تاریخ گزیده، نوشته حمدالله مستوفی، صفحه165 و یا کتاب سیره النبی جلد یک صفحه189 می خوانیم: از جمله این ایرانیان یکی سلمان فارسی (روزبه) بود که پس از فرار از ایران در حوالی حجاز توسط قبیله بنی کلب به بردگی گرفته شد و سپس به قبیله دیگری فروخته شد و سرانجام در شمار بردگان محمد درآمد و محمد سلمان را جزو مشاوران خود قرار داد. سلمان فردی با فرهنگ بود که از دین زرتشت آگاهی کامل داشت و به قولی از هیربدان آتشکده بود. رفتار و کرداری که از او نقل می کنند گرایشهای ضد اشرافی و شاید مزدکی سلمان را نشان می دهد. روابط نزدیک محمد با سلمان فارسی آنچنان بود که گروهی معتقد بودند مطالبی که به صورت وحی محمد دریافت می کند گفته های چند روز قبل سلمان است که محمد در سوره نحل آیه103 این مطلب را رد می کند.
مطالعه تطبیقی آیین های زرتشتی و عقاید اسلامی این نکته را نشان می دهد که باورهای زرتشتی مستقیم و غیر مستقیم بر آیین ها و باورهای اسلامی تاثیر داشته است. مثلا:
1-شکل بعثت زرتشت و محمد، هر دو در سن 40 سالگی.
2-اعتقاد به خدای یکتا و شیطان که منشا شر است.
3-پاک و معصوم بودن خاندان این دو پیامبر و حتی شباهت مقام معنوی دختر زرتشت(پوروچیستا) با دختر محمد فاطمه.
4- شباهت پنج آفریدگان در پنج موقع روز( هاونگاه، رپیتوینگاه، ازیریتگاه، اویسرتریمگاه، اشهینگاه) با پنج نوبت نماز مسلمانان(صبح، ظهر، عصر، مغرب، عشاء)
5-اعنقاد به بهشت،جهنم(پردیس و همیستان)
6-اعتقاد به روز محشر(فرشگرد)
7-پل صراط (چینود پل)
8-اعتقاد به ملائک مقرب(امشاسپندان)
9- باور به ظهور مهدی از خاندان پیامبر که از چاه زمزم بیرون می آید(ظهور سوشیانس در دریاچه چنیچست از نطفه زرتشت)
بنابراین: با اطمینان می توان گفت که پیش از ظهور محمد انعکاسات مختلف معنوی دینی و مادی و جریانات گوناگون فرهنگی که از مراکز رومی و شامی(آرامی) و ایرانی و حبشی و از راه های غسانی و لخمی یا یمنی می گذشت در ناحیه حجاز طنین انداز بوده و افکار و عقاید مردم این سرزمین را تحت تاثیر خود قرار داده بودند.
گویا مزدک در میان اقوام و طوایف عربستان پیروانی داشته و به نظر می رسد که در زمان قباد ساسانی مزدکیان در نواحی عربستان نقش داشته اند زیرا که آکل المرا (که به مزدکیان نزدیک بود) از طرف قباد سالها به حکومت ناحیه حیره منصوب شده بود. به گفته کتاب آفرینش و تاریخ، نوشته مقدسی، جلد سوم صفحه145-175 و کتاب تاریخ پیامبران و پادشاهان، نوشته حمزه اصفهانی، صفحه 109، آکل المرا به مزدکیانی که از تعقیب و سرکوب انوشیروان گریخته بودند پناه داد و همین امر باعث عزل وی از حکومت حیره در زمان انوشیروان گردید.
بنابراین می توان گفت که حضور این مزدکیان در نواحی عربستان افکار و عقاید مردم این منطقه را تحت تاثیر قرار داده بود و گویا در یمن که به عربستان خوشبخت معروف بود و نیز در نواحی حجاز راجع به نهضت مساوات طلبانه مزدک صحبت میشده است. به قولی جزیره العرب پناهگاه ایرانیان گردید و ایرانیان در سرنوشت جزیره العرب به نقش بندی نشستند. در کتاب تاریخ گزیده، نوشته حمدالله مستوفی، صفحه165 و یا کتاب سیره النبی جلد یک صفحه189 می خوانیم: از جمله این ایرانیان یکی سلمان فارسی (روزبه) بود که پس از فرار از ایران در حوالی حجاز توسط قبیله بنی کلب به بردگی گرفته شد و سپس به قبیله دیگری فروخته شد و سرانجام در شمار بردگان محمد درآمد و محمد سلمان را جزو مشاوران خود قرار داد. سلمان فردی با فرهنگ بود که از دین زرتشت آگاهی کامل داشت و به قولی از هیربدان آتشکده بود. رفتار و کرداری که از او نقل می کنند گرایشهای ضد اشرافی و شاید مزدکی سلمان را نشان می دهد. روابط نزدیک محمد با سلمان فارسی آنچنان بود که گروهی معتقد بودند مطالبی که به صورت وحی محمد دریافت می کند گفته های چند روز قبل سلمان است که محمد در سوره نحل آیه103 این مطلب را رد می کند.
مطالعه تطبیقی آیین های زرتشتی و عقاید اسلامی این نکته را نشان می دهد که باورهای زرتشتی مستقیم و غیر مستقیم بر آیین ها و باورهای اسلامی تاثیر داشته است. مثلا:
1-شکل بعثت زرتشت و محمد، هر دو در سن 40 سالگی.
2-اعتقاد به خدای یکتا و شیطان که منشا شر است.
3-پاک و معصوم بودن خاندان این دو پیامبر و حتی شباهت مقام معنوی دختر زرتشت(پوروچیستا) با دختر محمد فاطمه.
4- شباهت پنج آفریدگان در پنج موقع روز( هاونگاه، رپیتوینگاه، ازیریتگاه، اویسرتریمگاه، اشهینگاه) با پنج نوبت نماز مسلمانان(صبح، ظهر، عصر، مغرب، عشاء)
5-اعنقاد به بهشت،جهنم(پردیس و همیستان)
6-اعتقاد به روز محشر(فرشگرد)
7-پل صراط (چینود پل)
8-اعتقاد به ملائک مقرب(امشاسپندان)
9- باور به ظهور مهدی از خاندان پیامبر که از چاه زمزم بیرون می آید(ظهور سوشیانس در دریاچه چنیچست از نطفه زرتشت)
بنابراین: با اطمینان می توان گفت که پیش از ظهور محمد انعکاسات مختلف معنوی دینی و مادی و جریانات گوناگون فرهنگی که از مراکز رومی و شامی(آرامی) و ایرانی و حبشی و از راه های غسانی و لخمی یا یمنی می گذشت در ناحیه حجاز طنین انداز بوده و افکار و عقاید مردم این سرزمین را تحت تاثیر خود قرار داده بودند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر